
مرمت بناهای تاریخی زیر تیغ بی تدبیریها!
ایسنا: اسکندر مختاری با واکاوی ریشههای بحران در مرمت، گفت: چرا نهادهای دیگر مانند دیوان عدالت اداری، مجلس و شهرداریها در برابر تخریبهای میراث فرهنگی پاسخگو نیستند و سکوت کردهاند؟ چرا در فیلمها مکانهای تاریخی را جرم خیز معرفی میکنند؟ چرا صدا و سیما برای آموزش اهمیت میراث فرهنگی اهتمام ندارد. این یک خسران ملی است.
مرمت بناهای تاریخی بارها با انتقاد کارشناسان، فعالان میراث و حتی مردم محلی مواجه بوده است؛ از تخریب بخشی از بافتهای ارزشمند تاریخی در طرحهای توسعه شهری گرفته تا اجرای پروژههای مرمتی با مصالح و روشهای نامناسب و بدون حضور استادکاران خِبره و ناظران میراث فرهنگی. بسیاری از این مرمتها نهتنها به احیای هویت تاریخی کمک نکرده، بلکه گاه، روند نابودی را تسریع بخشیده و حتی به تغییر هویت تاریخی یک اثر منجر شده است.
در چنین شرایطی، بار دیگر این پرسش تکراری، اما مهم مطرح میشود که متولی اصلی مرمت کیست و چرا در این مسیر با وجود خطاها و انتقادها، وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی تغییر رویکرد نمیدهد؟ ایسنا در همین راستا، ضمن بررسی وضعیت حفاظت و مرمت آثار تاریخی در کشور، موضوع مرمتهای غیراصولی و اشتباه را که به تغییر هویت تاریخی منجر میشود، با کارشناسان مرمت، معماری و میراث فرهنگی به بحث گذاشته است.
اسکندر مختاری طالقانی، دکترای پژوهش هنر، مرمتگر، پژوهشگر میراث معماری و شهرسازی به ریشههای بحران در نظام مرمت کشور پرداخت و از سکوت نهادهایی گفت که باید در قبال میراث فرهنگی پاسخگو باشند.
مختاری درباره حال و روز نگهداری از بناهای تاریخی در شرایط کنونی اظهار کرد: فکر میکنم در برخی نقاط کشور نگهداری مناسبی انجام شده، مخصوصاً در بسیاری از پایگاههای میراث فرهنگی. اما در برخی مناطق هم نگهداری بناها و محوطههای تاریخی اصلاً مناسب نیست. به نظر من نمیشود یک حکم کلی صادر کرد. نگهداری بناهای تاریخی کاری بسیار پرهزینه است و وزارت میراث فرهنگی در حال حاضر نیروی انسانی لازم برای مراقبت از آثار تاریخی و نظارت بر پروژههای مرمتی را در اختیار ندارد. این نیروها باید توانمندتر از وضع فعلی باشند و همچنین باید تجهیز شوند. وزارت میراث فرهنگی برای اینکه بتواند بر پروژههای مرمتی نظارت کند یا از بناهای تاریخی مراقبت کند، به منابع مالی و انسانی گستردهتری نیاز دارد.
این کارشناس مرمت و معماری گفت: در حال حاضر، تا نقطهای که بتوانیم بگوییم نمره قبولی گرفتهایم فاصله زیادی وجود دارد. بزرگترین غفلتی که اتفاق افتاده، به تأمین نیروی انسانی کارآمد و متخصص مربوط است. حتی همین نیروی انسانی فعلی هم نیازمند آموزشهایی است که متناسب با مشکلات پیش رو طراحی شده باشند. در بسیاری از استانها و شهرهای کشور، به اندازهی گستردگی آثار، نیروی انسانی کافی را نداریم و اعتبارات لازم نیز در اختیار نیست. بنابراین، بهترین راهحل این است که به سمت مشارکت عمومی برویم. یکی از اشکالات بزرگ حال حاضر در تلقی عمومی از میراث فرهنگی این است که عموم باید بدانند که میراث فرهنگی فقط متعلق به وزارت میراث فرهنگی نیست، بلکه میراث فرهنگی متعلق به همه آحاد ملت است. همه باید در این مسیر گام بردارند. سایر نهادهای دولتی که بناهای تاریخی را در اختیار دارند هم باید کمک کنند و مردم هم باید همراهی کنند.
این استاد دانشگاه افزود: در بسیاری از شهرهای ایران مثل یزد، کاشان، تهران و شیراز، مردم خودشان کارگاههای مرمتی راهاندازی کردهاند و اتفاقاً کیفیت کارهایشان هم خیلی خوب است. فقط کافی است که نظارت وزارت میراث فرهنگی در سطح عالی در این طرحها برقرار باشد. اما برای جلب کامل مشارکت عمومی، نیاز به آموزش داریم. آموزش در سطح دبستان و دبیرستان، آموزش به نیروهای انتظامی، قضات، هنرمندان، و حتی آموزش به صدا و سیما. ما فیلمهایی میبینیم که در آنها نگاه اشتباهی به میراث فرهنگی وجود دارد، بهگونهای که مکانهای تاریخی را جرمخیز معرفی میکنند. این رویکرد یک اشکال بزرگ ملی است.
مختاری ادامه داد: صدا و سیما رسانه ملی است و از بودجههای دولتی استفاده میکند، با این حال، اهتمام کافی برای آموزش اهمیت میراث فرهنگی ندارد و این یک خسران ملی است. دانشگاهها، نیروهای نظامی، قضات، رسانهها، روزنامهها و همه نهادها مسئولاند و باید کمک کنند تا میراث فرهنگی حفظ شود. ما باید از ظرفیت میراث فرهنگی بهعنوان یک دارایی ارزشمند استفاده کنیم نه اینکه آن را به چشم دردسر ببینیم. من از اینکه رسانهها و مردم همیشه وزارت میراث فرهنگی را مخاطب اصلی قرار میدهند، متأثر میشوم. چرا کسی از دیوان عدالت اداری سوال نمیپرسد؟ چرا به سرمایهگذار یا سوداگران چیزی نمیگویند؟ چرا از شهرداری نمیپرسند؟ چرا فقط وزارت میراث فرهنگی باید پاسخگو باشد؟
این چهره ماندگار میراث فرهنگی تاکید کرد: همه ما وظیفه داریم از میراث فرهنگی حفاظت کنیم. دانشگاهها هم مسئولاند. چطور اقدامات انجام شده در حریم دانشگاه تهران کسی چیزی نگفت یا به اندازه کفایت نگفت؟ چطور در طرح توسعه حرم امام رضا ۳۵۰ هکتار را خراب کردند و شهرداری مشهد آن بلا را سر شهر تاریخی آورد؟ چرا کسی چیزی نمیگوید یا چرا طرح توسعه امازاده جعفر یزد به سکوت برگزار میشود؟ چرا فقط وزارت میراث فرهنگی باید پاسخ دهد؟ یکی از گلایهها همین است که میگویند وزارت میراث فرهنگی در این تخریبها و کوتاهیها همکاری میکند و به همین خاطر اولین جایی که رسانهها سراغش میروند همین وزارتخانه است و از حقایق پرهیز میکنند. اما راحتترین کار همین است که وقتی یک خانه تاریخی با حکم دیوان عدالت اداری تخریب میشود، فقط وزارت میراث فرهنگی را مقصر بدانیم. بعد شهرداری بیاید و به همان زمین تراکم دهد و سودآورش کند. در فضای مجازی فحش بدهند، تهمت بزنند و تمام. اما نه ریشهیابی میشود، نه از دیوان عدالت اداری، نه از مجلس، نه از شهرداری کسی سؤال نمیپرسد. واقعیت این است که میراث فرهنگی هم مثل رسانهها، جرأت ندارد خیلی چیزها را بگوید، چون اگر حقیقت را بگوید، فردا احضارش میکنند.
مختاری افزود: شما از خودتان بپرسید که چند نفر متخصص حفاظت از آثار تاریخی در تهران، شیراز، کرمان یا رشت داریم؟ این نیروها چرا متعادل توزیع نشدهاند و متناسب با وظایف تشکیلات مورد نیاز برای حفظ میراث فرهنگی نیستند؟ از سوی دیگر این همه نیروی غیر متخصص شاغل در این تشکیلات از کجا آمدهاند؟ چرا جرأت نداریم اینها را بپرسیم؟
این کارشناس مرمت و معماری در پاسخ به این نکته که متولی اصلی حوزه مرمت، وزارتخانه میراث فرهنگی است و همچنان اخبار خوبی درباره وضعیت مرمت شنیده نمیشود، در ارزیابی وضعیت مرمت، توضیح داد: بزرگترین مشکل مرمت در سطح کشور این است که سازمان برنامه و بودجه، وزارت میراث فرهنگی را مکلف کرده است برای پروژههای مرمتی از طریق سامانه، پیمانکار بگیرد. در این سامانه، هر کسی که ارزانترین قیمت را بدهد برنده میشود. با این شرایط، پیمانکاران توانمند اصلاً نمیتوانند وارد رقابت شوند. یک عده آدم ابنالوقت میآیند با قیمتی شرکت میکنند که اساساً اجرای پروژه مرمتی با آن ممکن نیست، اما برنده میشوند. بعد چطور پولشان را میگیرند؟ با اوراق بهادار! یعنی مثلاً در سال ۱۴۰۲ پروژه را انجام میدهند، اما در سال ۱۴۰۴ پولشان را به صورت اوراق قرضه میگیرند. کدام آدم عاقلی چنین ریسکی میکند؟ شما اگر لوله خانهتان خراب شود و به لولهکش بگویید پولش را دو سال دیگر میدهید قبول میکند که آن را تعمیر کند؟ نه! پس چرا در پروژههای مرمتی باید چنین اتفاقی بیفتد؟
مختاری افزود: این پیمانکار بعداً میرود سراغ استادکار نسیه، مصالح نسیه، خدمات نسیه و ... و به این ترتیب تمام فرآیند مرمت، مخدوش و تخریب میشود. بعد شما چطور میخواهید بگویید این پروژه مطابق با منشور ونیز اجرا شود؟ به عنوان مثال، مرمت هر دیواری هزینه خاص خودش را دارد. مثلاً ممکن است برای یک دیوار دو متری هزینهای که در فهرست سازمان برنامه و بودجه است، متری ۱۵۰ هزار تومان باشد، ولی همان دیوار برای پیمانکار دو میلیون تومان تمام شود. کارفرما چه کار باید بکند؟ سند متری ۱۵۰ هزار تومان اعلام کند؟ این یعنی فساد.
این مرمتگر گفت: از سوی دیگر اخیراً خانه «سرهنگ بهرامی» در خیابان نوفللوشاتو توسط بخش خصوصی مرمت شد و بهقدری خوب کار شده که مثل دسته گل شده است. چند خانه هم در خیابان خارک، کوچه لولاگر در تهران، چندین خانه در شیراز، خانههای فراوانی در یزد، تعداد زیادی خانه در کاشان و اصفهان دیدهام که بخش خصوصی چقدر خوب کار کرده است. چرا؟ چون آنها این محدودیتها را ندارند، پول خودشان را خرج میکنند و میخواهند کار درست تحویل دهند. بزرگترین اتفاقِ ۱۰ سال اخیر همین است که مردم وارد عرصه مرمت شدهاند. بعضی نقدها شاید به آنها وارد باشد، ولی غالباً کارها با کیفیت است، چون پروژه را از صفر تا صد خودشان تعریف و اجرا میکنند و نیازی به رعایت فهرستبها و سامانه ندارند. اما وزارت میراث فرهنگی مجبور است از این مسیر عبور کند و همین باعث شده بسیاری از کارشناسان با تجربه که دلشان برای آثار تاریخی میسوزد، ابزار نظارت در اختیار نداشته باشند. فقط باید بسوزند و بسازند.